فروشگاه مکتب‌خونه

آموزش کالوکیشن‌های رایج فعل make

ارسال سریع
پرداخت در محل
پرداخت آنلاین
تخفیف ویژه
بازگشت محصول
گارانتی

کالوکیشن‌های فعل Make: راهنمای جامع برای تسلط بر زبان انگلیسی 🤩

فعل “make” یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسیه و در موقعیت‌های مختلفی به کار می‌ره. اما انتخاب درست فعل “make” در کنار کلمات دیگه، یه کم چالش‌برانگیزه، مخصوصاً وقتی با فعل‌های “do” و “take” هم‌رده‌ست. این مقاله بهت کمک می‌کنه تا کالوکیشن‌های رایج فعل “make” رو یاد بگیری و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنی. 🚀

کالوکیشن‌های رایج با فعل Make: دسته‌بندی و مثال 📚

یادگیری کالوکیشن‌ها بهت کمک می‌کنه تا مثل یه انگلیسی‌زبان بومی حرف بزنی و از اشتباهات رایج جلوگیری کنی. فعل “make” در دسته‌بندی‌های مختلفی کاربرد داره که در ادامه به مهم‌ترین‌ها اشاره می‌کنیم:

۱. ساختن و ایجاد کردن:

Make something: این کاربرد ساده‌ترین و رایج‌ترین معنی فعل “make” رو داره. یعنی چیزی رو بسازی یا ایجاد کنی.
مثال: “I need to make a cake for the party.” (من باید برای مهمانی یه کیک درست کنم.)
Make something up: یعنی یه چیزی رو از ذهنت بسازی، معمولاً یه داستان یا یه بهونه.
مثال: “Don’t make up excuses, just tell me the truth.” (بهونه نیار، فقط حقیقت رو بگو.)
Make something out: یعنی چیزی رو از یه چیز نامشخص یا مبهم استخراج کنی.
مثال: “I can’t make out what he’s saying.” (نمی‌تونم بفهمم چی میگه.)

۲. تصمیم‌گیری و ایجاد تغییر:

Make a decision: یعنی یه تصمیم بگیری.
مثال: “I need to make a decision about my future.” (باید در مورد آینده‌م تصمیم بگیرم.)
Make a change: یعنی یه تغییر ایجاد کنی.
مثال: “It’s time to make a change in my life.” (وقتشه یه تغییر تو زندگیم بدم.)
Make an effort: یعنی تلاش کنی.
مثال: “You need to make an effort to improve your English.” (باید تلاش کنی تا انگلیسی‌ات رو بهتر کنی.)

۳. ایجاد احساسات و واکنش‌ها:

Make someone happy/sad/angry: یعنی کسی رو خوشحال/غمگین/عصبانی کنی.
مثال: “Your kindness made me happy.” (مهربونی شما من رو خوشحال کرد.)
Make a difference: یعنی یه تفاوت ایجاد کنی، یه اثر مثبت بذاری.
مثال: “Volunteering can make a difference in someone’s life.” (داوطلب شدن می‌تونه تو زندگی یه نفر تفاوت ایجاد کنه.)
Make an impression: یعنی یه تاثیر بگذاری.
مثال: “She made a good impression on the interviewer.” (اون روی مصاحبه‌کننده تاثیر خوبی گذاشت.)

۴. پول و کسب و کار:

Make money: یعنی پول در بیاری.
مثال: “He makes money by selling his paintings.” (اون با فروش نقاشی‌هاش پول در میاره.)
Make a profit: یعنی سود کنی.
مثال: “The company made a profit last year.” (شرکت سال گذشته سود کرد.)
Make a living: یعنی امرار معاش کنی.
مثال: “She makes a living as a freelance writer.” (اون به عنوان یه نویسنده آزاد امرار معاش می‌کنه.)

۵. اشتباهات و مشکلات:

Make a mistake: یعنی یه اشتباه کنی.
مثال: “Everyone makes mistakes sometimes.” (همه گاهی اوقات اشتباه می‌کنن.)
Make trouble: یعنی دردسر درست کنی.
مثال: “Don’t make trouble for me!” (دردسر درست نکن برام!)
Make progress: یعنی پیشرفت کنی.
مثال: “I’m making progress in my studies.” (من در تحصیلاتم پیشرفت می‌کنم.)

همین حالا خرید خود را ثبت کنید!

نکات کلیدی برای استفاده صحیح از کالوکیشن‌های Make 💡

به متن و زمینه توجه کن: معنی فعل “make” بسته به کلماتی که در کنارش قرار می‌گیره، تغییر می‌کنه.
به انگلیسی‌زبانان بومی گوش کن: سعی کن به نحوه استفاده از فعل “make” در مکالمات و فیلم‌ها دقت کنی.
از دیکشنری کالوکیشن استفاده کن: این دیکشنری‌ها بهت کمک می‌کنن تا کالوکیشن‌های رایج رو یاد بگیری.
تمرین کن: هر چه بیشتر از این کالوکیشن‌ها استفاده کنی، مسلط‌تر می‌شی.

تفاوت Make، Do و Take: یه مقایسه سریع 🧐

گاهی اوقات ممکنه بین فعل‌های “make”، “do” و “take” سردرگم بشی. در اینجا یه مقایسه سریع برای کمک بهت ارائه می‌شه:

Make: معمولاً برای ساختن، ایجاد کردن یا تولید کردن استفاده می‌شه.
Do: معمولاً برای انجام دادن یه کار یا وظیفه استفاده می‌شه.
Take: معمولاً برای گرفتن، برداشتن یا حمل کردن استفاده می‌شه.

در نتیجه، انتخاب درست فعل به معنی و زمینه جمله بستگی داره. 💯

همین حالا خرید خود را ثبت کنید!

سؤالات متداول درباره کالوکیشن‌های فعل Make ❓

۱. What does it mean to “make a reservation”?
پاسخ: “Make a reservation” به معنای رزرو کردن یه چیزیه، مثل یه میز تو یه رستوران یا یه اتاق تو یه هتل.

۲. How can I “make friends” with someone?
پاسخ: “Make friends” به معنای دوست پیدا کردن با کسیه. می‌تونی با شروع یه مکالمه، پیشنهاد رفتن به یه جا با هم، یا ابراز علاقه به علایق مشترک، دوست پیدا کنی.

۳. What does it mean to “make a speech”?
پاسخ: “Make a speech” به معنای سخنرانی کردنه، معمولاً در یه مراسم یا رویداد رسمی.

۴. How do I “make sure” something is correct?
پاسخ: “Make sure” به معنای اطمینان حاصل کردنه که یه چیزی درست یا کامل باشه.

۵. What does it mean to “make an appointment”?
پاسخ: “Make an appointment” به معنای تعیین وقت یا قرار ملاقاته، مثلاً با یه دکتر یا یه مشاور.

۶. How can I “make amends” for a mistake?
پاسخ: “Make amends” به معنای جبران کردن یه اشتباهه. می‌تونی با عذرخواهی، تلاش برای درست کردن اوضاع، یا کمک به کسی که بهش آسیب رسوندی، جبران کنی.

۷. What does it mean to “make a suggestion”?
پاسخ: “Make a suggestion” به معنای ارائه یه پیشنهاد یا راه حل برای یه مشکل یا موقعیت خاصه.

۸. How do I “make a list”?
پاسخ: “Make a list” به معنای تهیه یه فهرست از چیزهاست، مثلاً یه لیست خرید یا یه لیست وظایف.

۹. What does it mean to “make a phone call”?
پاسخ: “Make a phone call” به معنای تماس تلفنی کردنه.

۱۰. How can I “make a difference” in the world?
پاسخ: “Make a difference” به معنای ایجاد یه تغییر مثبت در دنیاست. می‌تونی با کمک به دیگران، حمایت از یه هدف ارزشمند، یا صرفاً با انجام کارهای خوب، این کار رو انجام بدی.

۱۱. What does it mean to “make a plan”?
پاسخ: “Make a plan” به معنای طراحی یه برنامه یا استراتژی برای رسیدن به یه هدف خاصه.

۱۲. How do I “make a complaint”?
پاسخ: “Make a complaint” به معنای ابراز نارضایتی یا شکایت در مورد یه محصول، خدمات، یا رفتار نامناسبه.

۱۳. What does it mean to “make a fuss”?
پاسخ: “Make a fuss” به معنای ایجاد سر و صدا یا جنجال بی‌دلیل است.

۱۴. How can I “make the most” of a situation?
پاسخ: “Make the most” به معنای استفاده حداکثری از یه موقعیت یا فرصته.

۱۵. What does it mean to “make a name for yourself”?
پاسخ: “Make a name for yourself” به معنای مشهور شدن و شناخته شدن در یه زمینه خاصه.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آموزش کالوکیشن‌های رایج فعل make”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی